متن ترانه هادی فیض آبادی به نام سر به جنگل
سر به جنگل میگذارد آسمان از دست عشقتتا که پشتش خم شود رنگین کمان از دست عشقت
قد و بالا آبشاری! چشمهایت بختیاری!
رنگ لبهایت اناری! ای امان از دست عشقت
ای الهه ناز کم کن، گُل بریز و چای دم کن
بعد از این کمتر ستم کن بر بنان از دست عشقت
حضرت انگور نم نم! مست کردی هرچه آدم
میخورد بر هم دمادم، استکان از دست عشقت
داد و بیداد از جدایی، سوختم از بی وفایی
گلشن هر آشنایی، شد خزان از دست عشقت