متن ترانه حسان فردین به نام دریا
دریادریا در چشم تو گیر افتادست
چشمت چه کاری به دستم دادست
هر چه ببینم به غیر تو زیبا نیست
موج موی تو را خزر ندارد
عاشق کش است و خود خبر ندارد
افسوس که قسمت این دل ما نیست
من و تو ، شب و شهر بارانی
عجب حال عاشقانه ای
نفسم می رود برای تو
عجب عاشق دیوانه ای
منه دیوانه
پیش تو چتر خود رها کردم
پر شالت را گرفته ام
هر قدم حرف تازه ای شدم
آنچه با کسی نگفته ام
منه دیوانه
از دردم از این تنهایی
تو چه می دانی که دل از دلدار مانده جدا
در گوشت خوانده ام صدبار
یار اگر یاری کند من کجا و این گریه کجا !؟