متن ترانه حسان فردین به نام دیوانه
بی تو ماه و شببی تو باران هم هدر می رود
عمر عاشق بی ثمر می رود
بی تو بی معناست این باران
شانه هایم
شانه هایم بغض مرا میبرند
درد چشمانت را به جان میخرند
شاید آخر باشی تو درمان
احوال این دیوانه را ، دیوانه می فهمد فقط
مستی چشم تو را پیمانه می فهمد فقط
فرق میان جان پناه با چار دیواری چه بود
معنیش را بعد تو این خانه می فهمد فقط
از سرم
نرفته یک لحظه هوای بودنت
نمی رسد حسی به پای بودنت
بمان و آرامم کن آرامِ جان
هر کجا
رسیده ام به عطر تو شد خانه ام
نمی شوم حریف قلب دیوانه ام
بمان و آرامم کن آرامِ جان