متن ترانه ابراهیم افشین به نام کودتای عشق
آمدی دل برود ساده ز دستمگویی از روز ازل عاشقت هستم
شده مسرور وجودم ز طلسمت
خط به خط بر دل و جان حک شده اسمت
لشکر موی تو راه دل من رو بسته
تیر مژگان تو بر پیکر دل بنشسته
خندق گونه تو گوشه ای از ترفندت
عاقبت تیر خلاصیست به من لبخندت
کودتا کرد عشقت در جان و تنم
آنکه از عشقت گشته دیوانه منم
مهربانم ذکر مدامم شده ای
نیمه ی من در جان و تمامم شده ای
در تنگ چون بلور رخ زیباییت
بنشسته ماهیه قرمز لبهایت
رقصت دو چشم آهو وسط رویت
گمگشته دل در خرمن گیسوییت
امشب کنار تو یک شب رویاییست
وقت شکستن روزه ی تنهاییست
تکیه زدی تو بر تخت دل و جانم
تو جان بخواه من گوش به فرمانم
کودتا کرد عشقت در جان و تنم
آنکه از عشقت گشته دیوانه منم
مهربانم ذکر مدامم شده ای
نیمه ی من در جان و تمامم شده ای