متن ترانه آرش کریمی به نام گیسوی سیاه
موج گیسوی سیاهت را تا شانه کردی مرا دیوانه کردیکلبه آباد قلبم را ویرانه کردی میانش خانه کردی مرا دیوانه کردی
من شدم عاشق چشمانت از تو چه پنهان بمان از دل و از جان
مرا از خود مرنجان
من دیوانه به عشقت را از خود مرنجان در این حال پریشان
مرا از خود مرنجان
چشمان روشنت رویای بودنت
جان و جهان من شد
موی رهای تو حال و هوای تو
جان و جهان من شد
من که در بند دل و زلف پریشان توام
از چه گویی که چرا نا خوانده مهمان توام
عشق آمد به سراغ منو بیمار شدم
من نمیدانم چرا اما گرفتار شدم
چشمان روشنت رویای بودنت
جان و جهان من شد
موی رهای تو حالو هوای تو
جان و جهان من شد