متن ترانه امین رحیمی به نام ماه تمام من
بی همگان به سر شودبی تو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم
جای دگر نمیشود
بی همگان به سر شود
بی تو به سر نمیشود
دل بی قرار من
از تو جدا نمیشود
جاه و جلال من تویی
ملکت و مال من تویی
آب زلال من تویی
بی تو به سر نمیشود
تاب و توان من تویی
راحت جان من تویی
ماه تمام من تویی
بی تو به سر نمیشود
گر تو نباشی یار من
گشت خراب کار من
مونس و غمگسار من
بی تو به سر نمیشود
بی همگان به سر شود
بی تو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم
جای دگر نمیشود
بی همگان به سر شود
بی تو به سر نمیشود
دل بی قرار من
از تو جدا نمیشود
شور به پا میکند
یاد تو من خیال من
حیف به تو نمیرسم
خواسته محال من
درد نشسته بر دلم
بی تو دوا نمیشود
بغض نشسته در گلو
از من جدا نمیشود
بی همگان به سر شود
بی تو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم
جای دگر نمیشود
بی همگان به سر شود
بی تو به سر نمیشود
دل بی قرار من
از تو جدا نمیشود
گر تو نباشی یار من
گشت خراب کار من
مونس و غمگسار من
بی تو به سر نمیشود