متن ترانه اشکان قرایی به نام مرا باور کن
دنیای من تویی و بسمهتاب تنهایی من
قلبم برایت می تپد
چشمان تو خانه من
می خواهمت می خواهمت
بیا که من دیوانه ام
نباشی من عرش و فرش و آدماشو به آه میکشم...
هر که آمد بقاپه قلبم
دید که قفل است تَهش بن بست
منت نیست اسمش عشق است
مرا باور کن
تو که باداباد گفتی
هر چه دلت میخواست گفتی
من تو را یک شب نخواستم
مرا باور کن
این بار هر چه شود تو جان بگذار بیاد به سرم
این جان پیشکش توست مانده عطر تنت رو تنم
تیر باران کردی تو قلب مرا
تو رفتی حتی فکر نکردی کیه بال و پرم
هر که آمد بقاپه قلبم
دید که قفل است تَهش بن بست
منت نیست اسمش عشق است
مرا باور کن
تو که باداباد گفتی
هر چه دلت میخواست گفتی
من تو را یک شب نخواستم
مرا باور کن