متن ترانه مهران فتوحیان به نام آخرین پناه
• تو ادم ماندن نبودی براماز پیش چشمانم رفتی کجا
مشکوک میزدن چشمان مست
تو در آخرین دیدار
ای کاش از اول کور میشدم اما نمیدیدم تو را
من عاشقت بودم ولی حیف که
تو هیچ نفهمیدی از احساسم
بی معرفت من آدم قبلم
عوض شدی تو را نمیشناسم
من زندگی کردم در حسرتت تنها بعد از تو بیزارم از باران از دریا
خاطره هایت را با خود مرور کردم
هر جای این شهر را من با تو عبور کردم
من نگاه آخرت نمیرود ز خاطرم
چگونه سر کنم در در سرنوشت خود
که دیگر ندارمت
می سوزم از اینکه جدا شد راهت از راهم
تو اولین عشقم بودی آخرین پشت پناهم
امید دارم که یک روزی می آیی
من یوسف گم گشته ی افتاده در چاهم