متن ترانه اکبر مرجانی به نام الماس
ورس اولتو نگاهت تو چی داری که هنوز
وقتی یادت میکنم ذوق میکنم
ذوق دیدن تو دارم شب و روز
تو نباشی اخه من دق میکنم
مگه میشه اون چشای ناز تو
فراموشش بکنم من این روزا
حسی که ازش میگیرم اینه که
منو می بره به اون خاطره ها
تو چشات الماس من بود
نگاه تو احساس من بود
اگه میشه برگرد پیشم زود
برگرد عریزم....
تو که صدات آرامشم بود
وجود تو پایان غم بود
اگه میشه بگرد پیشم زود
برگرد عریزم
ورس دوم
خاطرات با تو
قشنگ ترین روزای عمرم بود
فکرشم نمیکردم
تموم بشه اینقدر زود
می پیچیه تو گوشم
صدای خندههای اون روزا
روزایی که با عشق
دستات تو دستای خودم بود
تو چشات الماس من بود
نگاه تو احساس من بود
اگه میشه برگرد پیشم زود
برگرد عریزم....
تو که صدات آرامشم بود
وجود تو پایان غم بود
اگه میشه بگرد پیشم زود
برگرد عریزم