متن ترانه دانیال یارا به نام دنیای غم انگیز
یه شب سرد زمستون لب دریای خزر نشسته بودمبا نگاهی سرد و ویرون مثل عکس ماه تو دریا شکسته بودم
به غروب تن طلایی به پرنده های دریایی نگاه میکردم
نفسم سرد بود و تنهایی به تو رفتن سردت فکر میکردم
دلم کرفته بود از این زمستون
از این دریای طوفانی و حیرون
دلم تنهایی رو دیگه نمیخواد
میمونم باز به یادت زیر بارون
چه دنیای غم انگیزی دارم با گریه میخندم
به روی خودم و اقبال همه درها رو میبندم
همه اش کابوس و دل تنگی همه اش رویا میبافم
به چیدل خوش کنم اینجا دارم با دنیا مسیازم
با دنیا میسازم...