متن ترانه آراد به نام دل مردگی
هنوزم رو بنده لباسای توچقدر زود از راه اومد رفتنت
همه دلخوشیم اینه که گاهی توباد
تکون میده دستاشو پیراهنت
لب پنجره بسته مونده مثه (مثل)
لبای منه غرق دلمردگی
چقدر قرص خوردم که یادم بره
منو میکشه اخر افسردگی
هنوز عقربه خوابه رو ساعتی
که کوکه هنوزم واسه صبح زود
چرا باید از خواب بیدار شه
واسه اونی که زودتر رفته بود
باتو زندگی مثل یه خواب بود
کی از خواب خوش من رو بیدار کرد
میدونست که رفتن واست بهتره
واسه رفتنت راهو هموار کرد
مثل کوه بودم پر از زندگی
یه مردی که میمردی از رفتنش
شدم بند رختی که یه پیرهن
داره میزنه زار روی تنش