متن ترانه اسماعیل مقیمی به نام از من نترس
گیر کردم ،بین زمین و آسمونیه دل میگه نرو بمون ،یه دل میگه بازم بمون.
من پیر کردم ،خودمو از عشق تو
به هر دری زدم نشد ،دلت بام هم قدم نشد.
پرواز و بی من تجربه کن ،رفتیو اینم تجربه شد،
کاش میشد دستاتو بگیرم که جایی نری،
چشامو وا کنم ببینم از در اومدی.
روانیه بی حد و مرز تو منم از من نترس،
نفساتو میشمرش میگیرمت سفت تو بغل،
تلاطم دریا منم وقتی ازت بی خبرم،
همه رو من خط میزنم پس میزنم دیوونه ت منم،دیوونه ت منم.
پیچ و تاب و موی تو شد بلای روح و جون من ،یه کلام ختم کلام
من عقب نمیکشم نه از تو دست نمیکشم ،همش این دور و برام