متن ترانه امیر بیانی به نام فیک
چه بده حالم این روزا یه چیزیم هستو من نمیدونم اون چیهمیشینم دور از چشات اون دستاتو این سیگاری که رو لبام ولوعه
این دودم نمیتونه منو ارومم بکنه تنهام اشکو بغضوا فریادای خفه شده...
یه لحظه دیدم که تو چه بلایی سرم اوردی زخمام جاشون هنوزم خوب نشده
خستم از پنهون کاری خنده های فیک الکی چقد قشنگ برام دروغ میگفتی تو...
منه سادم چه زود باورت میکردم کی وقت کردی منو خوب بلد شی تو...
دورمو پر کردی از کسایی که دوسم داشتن الان حتی قبولم ندارن منو
تو خودت باعثشون بودی یا نمیدونم شاید همه رو دارم گردنتو میندازمو...
داره تاریک تر میشه روزام حس بدی دارم به تو به همه حتی به خودم
کاش میشد فراموش کرد خاطراتم باتورو اصن همه چیزو حتی ادمای دورم
صدای گریه هاتو اون صورت ماه خیست نمیره ع خاطره من...
اینکه مال من بودی بم یه حس غرور میداد وقتی میدونستم همه کست منم
آدمش نبودم وقتی که دوسم داری چشامو ببندم بزارمو راحت برم
نیستم آویزون کسی ولی واسه زندگی به تو شدیدا احتیاج دارم