متن ترانه محسن نهایی به نام معشوق خیالی
منی که دلم صبورهتوو نگام پر از غروره
اما با نبودن تو
لحظههام چه سوت و کوره
تو که رفتی خندههاتم
زده آتیش به وجودم
واسه قلب سنگی تو
من فقط خاطره بودم
لایق عشقم نبودی
تو یه معشوق خیالی
برنگشته خاطراتت
مثل آرزو محالی
دیدنت واسم یه مرهم
روی درد داغ زخمم
اما تو رسمت همینه
که گریزونی ز قلبم