متن ترانه اشراق به نام نسل خاموش
دنیای ما مثله سرابه سرابی از جنس شرابهشرابی از میوه ی رویا میوه ای که خود مسته خوابه
زندگی یک اتفاق نیست یک خیال بی انتها نیست
انعکاس افکار، ذات، رفتار و گفتار ماست
فریاد بی صداست حرفم پیام فریاد یه نسله
نسلی که از خود گذشته میگه خلایق هرچه لایق
نسلی که نزدیکه به دوستش و به دشمنش نزدیکتر
سر به زیر و خاموشه اما آماده ی جنگیدن
از ماست که بر ماست
اون دستی رو بپذیر که باز شدن رو بهتر از مشت شدن بلده
اعتماد به اون چشمی کن که بجای صورت به نهاد بنگره
این رو یادت باشه همیشه آجر رو درست بزار از ریشه
مثه کوه باش جلوی تیشه این نشونه ی قدرت خویشه
واسه دشمن این مثه نیشه توی جونش گّر آتیشه
میشه درختی بدونه ریشه دیگه از جاش بلند نمیشه
پیام من زندگیمه و بس حتی اگرم حبسم تو قفس
میشم آواز قناری زین پس میخونم از آزادی و بس
بالهای من نمی لرزه از ترس و میشم سیمرغ نماد قدرت
میشم چون شیر سلطان دنیا میدرم بدی رو در ظلمت
بگذر از هر چی گذشته آیندرم رها کن
خودت رو بسپر به دست باد شاید بعدا دیگه باد هم نیاد
اینا حرف مرد خاموشه مردی که یه عمریه به گوشه
لب به سخن باز نمیکنه جز وقتی مطمئن شه که بهوشه
نسل ما نسلی باهوشه لشکری از مرد خاموشه
جام قدرت رو مینوشه و جامه ی خرد رو میپوشه