متن ترانه امیر شکاری به نام آتیش
دوره من میزنه حلقه آتیشخاموشم نمیشه بکنی کاریش
میسوزم میسازم خودم تو حلقه
این پسر آتیشه تو سیگار غرقه
میکنی فوتش نداره تأثیر
به همه آدما شدم من بدبین
همتون سردین همتون بی حس
تا میاید آدما میکنید دپرس
جزغاله شدم من درونم سالم
میدونی هیچ آدمی نیست کامل
تو سرم میزنی با حرفات داعم
منم حرف نزنم میگن ک لاله
میگن چی شد تو که از همه کندی
تو جمعا میای دیگه نمیخندی
میگم اول خودت بعدش خدا
مهم نی چی میگن اصلا آدما
اونام پس میدن یه روز کارما
از ممد بگیر برس به سارا
هممون هستیم بنده خدا
کسی رو نمیکنه اون اصلا جدا
منم تو حلقه موندم و بسه
میگیرم گر شدم من خسته
آدما به جای آب روی آتیش
میریزن بنزین میکنن جاریش
کله شهرم شده پره تضاد
جفت نمیشن باهام این آدما
یه وقتا میخوام بکنم من فرار
میلم بشه تمام و کمال
میخندم به خاطره های دیروز
گاهی مغزم میسوزونه فیوز
که من بودم دنبال چیا
کنارم بودن اصلا کیا
یه سری خاطرات هست، تو مغزت هی مرور میشه، هیچ راهی هم برای فراموش شدنش نیست، فقط باید بسوزی پاش
زنذگی سریعه میاد و میره
یهو بلند میشی میبینی دیره
همش یه جای کارت گیره
به آسمون میشی تو خیره
میکنی گله از اون بالا
فکر کن چه کردی تو این سالا
میخوای باشی تو حالا دارا
پس بلند شو وقتشه الان
میدونم سخته زندگی الان
چهار صبح تو پارک گیر میده کلان
با زیدت با ترس میزاری قرار
ولی تموم میشه میخوادش زمان
۱۸:۱۸بهم میده نیرو
از کجا رسیدم به کجا امروز
سخت بوده راهم کردم من عادت
به حرف مردم مانع راهم
مهم نی برام کی میگه چیچی
منم میکنم همشونو قیچی
سوختم و ساختم من تو این حلقه
گفتم این پسر تو سیگار غرقه
موندم خونه باز کردم چاکرا
خیلی کثیفن از درون آدما
نصفش تهمت نصفش دروغ
یه درصدیشم میره واسه غرور
میدونم تاریکه شبات سوتون
ولی آفتاب میکنه طلوع
میگشتم یه مدت دنبال خدا
نمیدونستم هستم من کجا
تا دیدم خدا داره توم ریشه
خیلیا میزنن اونا با تیشه
تو تنهاییات نزن عربده
تو هم ک وایسی میره عقربه