متن ترانه آژمان به نام آبشار
شکل نوار قلبممثل جاده چالوسه
چقدر چاله چوله داره وقتی لب‌هام پیشونیتو میبوسه
خداروشکر
میکنم اتفاق بودنتو کنار من رقم زد
تو تنهایی منم زرد پاییزم
ولی هر دومون با هم تا دیروقت
میگیم میخندیم با این همه باز حرف داریم تا دم صبح
ما دوتا آدم خُل پیش هم با همه شوق حرف میزنیم تا فردا
هرشب مثل ولگردا اینور و اونور هرجا بیخیال غم هامون
کنارِ همدیگه
آسمون گریه هاشو پس میده هی آذرخش میزنه
مثال قلب من
وقتی دستت به دستِ من دست میزنه
دستم توی کاخ موهات
میره میشه شاخه شاخه شاخه موهات
راهِ دور اصلا چرا
از دلِ اعماقِ تو ما یه حسه
نزدیک تر میکنه ما دوتارو
حالا بازم خودت بگو بجز خودت نگاه کنم کجارو
چشمات
جذابن در حدی که نمیشه هردوتارو با هم ببینم
اینقَدَر راه میری دل میبری کم کم دیگه باید تو رو کم کم ببینم دلم یهو غش نکنه
از خدا میخوام فقط
منو بی تو برگشت نکنه نباشم
نه نمیشه جدا شم از تو هرگز
حرفشم نمیزنم
من یکم که بیشترم نباشی پیشم هیچ رقمه هیچ طرف نمیرم اصلا انگا که
بی روحم
آخ چقدر آهسته ساختیم با هم قصه
نقش اول شدیم تو قلبِ هم مثلِ
همون هلالِ ناقصِ ماه ما
تو آسمون روشن تر
هر دومون پررنگن هاله های دورمون
چون از هم بهتریم تو عاشقی
تازه این
اولشه ما که این
چیزی نبوده تا الان واسمون
با هم میریم تا همون
چیزی که باشیم هستیم با تمومِ قلبمون
واسه هم همو میخوایم
اشتباه خوبه وقتی بد درست میشه مثلِ عشق
هه!
عاشق بشی ضربانت میره رو هزارتا وقتی
میوفتی توی دیدش
یه،
چیز عجیب غریبِ،
ساده و بی فریبِ
شبیه به
نور نه؟
هی با خودم میگم من؟
منِ مغرور نه!
آخرشم اینه که داری میبینی
دلم همش یجوری میشه جایی میشینیم که با همدیگه
روبرو بشیم و زُل میزنم
با کلِّ دیدنم به دیدنت
منو سنجیدن و خندیدنت
از منو فهمیدنت از ژرفِ چشام
هنو کلّی حرفه که بات دارم و از قُطبِ چشات برف میزنه
یخ میکنم
همزمان آتیشِ قلبِت منو وادار به برزخ میکنه خودمو بدبخت میکنم میره تهش از دستت
اصلاً از هر وَر به این قضیه نگاه کنم بعد محوت میشم عه!
دلم پرسید از دلت چرا دارم اجباری واردِ قلبت میشم عه!!
دلِ من بی جنبه نبود چی شد چی غرقش کرد تو اون
ارتفاعِ آبشارِ تُندِ موهات...
کی پرتش کرد
از اونجا؟
خداروشکر
میکنم اتفاق بودنتو کنار من رقم زد
تو تنهایی منم زرد پاییزم
ولی هر دومون با هم تا دیروقت
میگیم میخندیم با این همه باز حرف داریم تا دم صبح
ما دوتا آدم خُل پیش هم با همه شوق حرف میزنیم تا فردا
هرشب مثل ولگردا اینور و اونور هرجا بیخیال غم هامون
کنارِ همدیگه
آسمون گریه هاشو پس میده آذرخش میزنه
مثال قلب من
وقتی دستت به دستِ من دست میزنه
