متن ترانه محمد معتمدی به نام حرف بزن
حرف بزن دلم گرفتهزخمه ای بزن به جانم
حرف بزن که مانده خالی
بی صدای تو جهانم
حرف بزن دلم بلرزد با صدای تو دوباره
حرف بزن که جان بگیرد هستیم به یک اشاره
من بی تو شبیه ابری پریشان و بی قرارم
یا برایم آسمان باش یا بگو کجا ببارم
من بی تو جهان دردم چه رازی میان ما بود
دل سپردم با نگاهی این تمام ماجرا بود