متن ترانه ابوالفضل موسوی به نام بابا
واسم هرکاری میکردی من بخندمتو یادم دادی که مثل خودت بجنگم
واسه بچگیم که کشتی میگرفتیم
الکی میباختی فکر کنم برنده ام
.
از خودت زدی فقط با یه اشارم
حالتو نپرسیدم ، سالی یه بارم
من برات بچه ی خوبی که نبودم
چرا پشتمو نکردی خالی یبارم
.
نبین الان مردی شدم واسه خودم
همیشه سرباز توام ، بابای خودم
من هرچی که دارمو تا ابد بدهکار توام
،
بیا بیا پرم الان
بیا من از خودم درام ، تموم شه غمام
بیا بشین بخند برام ، بخند برام ، بخند برام
___
نمیشه تصورش کرد منو بی تو
زیر هیچ باری کمر خم نکنی تو
همه رفتن تهشم تو موندی واسم
من بمیرم که یوقت تب نکنیتو
.
وقتی که نبودمو داشتی نیازم
یه تنه گرفتی تو پشتمو بازم
دیگه نوبته منه ، بلند شو بابا
من میخوام این دفعه کشتیو ببازم