متن ترانه علی راموز به نام هم زمین
شاید که مُرده ایم و درون جهنمیموقتى که وارث همه غمهاى عالمیم
اینجا کسی به کسى نیست ، هم زمین
معلوم نیست چند شب وروزست باهمیم!
شاید که اهل گوشه اى از عالم وجود
درکهکشان دیگرى از جاى دیگریم
این روزهاى سخت کشنده تقاص ماست
ما ساکنان رانده ى دنیاى دیگریم
یا اینکه مهره هاى بازى شطرنج دیگران
ما را براى خنده و تفریح چیده اند
مثل یه سرباز پیاده یه شاه پیر
به سرنوشت و طالع ما خوب چیره اند
بى اینکه بخواهیم به زمین پرت مى شویم
از لحظه ورودِ به آن درد مى کشیم
تا مِهر عزیزان به دل تنگمان نشست
با کوچ ناگهانى شان درد مى کشیم
ایام سخت و غریبى به ما گذشت
ما سنگ نبودیم ولى سنگمان زدند
دست منو تو بود ، جهان اینچنین نبود!
باب سلیقه ى خودشان رنگمان زدند...