متن ترانه رضا طاهر به نام خیال دیدنت
نفس های تو یعنی شعرشکر بعد تو یعنی زهر
و تو باهر قدم امشب
چه دلها برده ای در شهر
تو حوا نیستی اما چه کردی با من آدم؟
که دیوانه شبیه من نمیبینم در این عالم
خیال دیدنت امشب، مرا آشفته تر کرده است
دلم جز تو نمیخواهد، دلم با دیگران سرد است
شبی در خواب دیدم که تو میگویی به من برگرد
و در موی پریشانت مرا آرام خواهی کرد
…
چه میشد لحظه ای کوتاه گل زیبای من باشی
و قبل از رفتن از دنیا دمی دنیای من باشی
چه میشد لحظه ای کوتاه کنارت ساده بنشینم
به هر سو چشم میدوزم کسی جز تو نمیبینم
خیال دیدنت امشب، مرا آشفته تر کرده است
دلم جز تو نمیخواهد، دلم با دیگران سرد است
شبی در خواب دیدم که تو میگویی به من برگرد
و در موی پریشانت مرا آرام خواهی کرد