متن ترانه امیر پیراسته به نام سرباز
من تمومه سختیارو پشت سر گذاشتم اینجاپا کوبیدم زیر بارون ظل آفتاب اوج سرما
تا که برگردم دوباره،واسه خنده هات فداشم
قلب تو کعبه ى من شه من برات تو عشق خداشم
مدتى بود زنگاى من بى جواب میموندن اما
کوله بستم و گرفتم راه خونه رو از اینجا
بگو خوابم یا بیدارم قلب من داره میگیره
سر کوچتون یه سرباز داره ایستاده میمیره
منو به بازى گرفتى،روزگار نامهربونه
من یه سربازم که سوختم توى شطرنج زمونه
همه ى خاطره هامون از جلوم رد شد یه
لحظه
باورم نمیشد اما عشق تو دروغه محضه
بى خبر از من گذشتى یه سکوتم پر فریاد
تا کشیک اون چشاتو ندادم به هرکى افتاد
مثه یه اسیر جنگى،زنده ام اما مردم انگار
نه سلامى به تو کردم نه تو یه خدانگهدار
منو به بازى گرفتى روزگار نامهربونه
من یه سربازم که سوختم توى شطرنج زمونه
همه ى خاطره هامون از جلوم رد شد یه لحظه
باورم نمیشد اما عشق تو دروغه محضه
عشق تو دروغه محضه