متن ترانه فرهاد زارعی به نام ملکه و پادشاه
دلتنگیم قشنگه وقتی واسه تو باشهآسمونو دوس دارم آخه رنگ چشاته
موج اون موهاتو حتی دریا نداره
میزنه به قایقه این صیاده بیچاره
توکه خودت میدونی این عاشق یه دیوونست
دلمو بردی ای وای میدونی نداری رو دست
وقتی کنارم هستی خب همه چی جوره جوره
حالمون چه خوبه چشمه حسودا کوره
فدایی داری عشقم دوتا چشاتو قربون
اداهات چه نازه به دل میشینه خانوم
باتو همه چی میچسبه شبگردی تو خیابون
باهم قدم میزنیم دوتایی زیره بارون
*توی قلمروی دلم تصرف چشات شدم
میخوام کنارم باشی تا جونمو فدات کنم
میخوام اینو بدونی تو ملکه ای من پادشاه
هیچکی نمیتونه مارو کنه از هم جدا*
*توی قلمروی دلم تصرف چشات شدم
میخوام کنارم باشی تا جونمو فدات کنم
میخوام اینو بدونی تو ملکهای من پادشاه
سره تو میجنگم حتی با کله دنیا*
صبح که با تو بیدار شم یعنی خوده آرامش
چشامو باز کنم ببین ارومه نگاهت
مسته اون چشاتم آهای دلبره عاشق
هرروز که میگذره وای که بیشتر میخوامت
شعمارو روشن کن بچین یه شام دونفره
دیدی بهت میگفتم ماله هم میشیم بلخره
شدی کله زندگیم بی تو نه دیگه نمیگذره
هرچی که دارم فقط ماله تو یه نفره
*توی قلمروی دلم تصرف چشات شدم
میخوام کنارم باشی تا جونمو فدات کنم
میخوام اینو بدونی تو ملکهای من پادشاه
هیجکی نمیتونه مارو کنه از هم جدا*
*توی قلمروی دلم تصرف چشات شدم
میخوام کنارم باشی تا جونمو فدات کنم
میخوام اینو بدونی تو ملکهای من پادشاه
سره تو میجنگم حتی با کله دنیا*