متن ترانه بهروز میرزایی به نام تنهایی
دوباره بارون گرفت آروم گرفت حال خرابمآخه پاییز و ببین با رفتنت نده عذابم
قصد جونو نکن نگو تموم شد اون روزامون
منو نصف جون نکن تنهام نزار تو حال داغون
تنهایى مثل گریه بارونه مثل حال دیوونه
کار هر شبم پرسه زدن تو خیابونه
دلتنگى یعنى تو تو همین شهرى
ولى با دل من قهرى
یعنى رد شدى از دل من تو با بى رحمى
نمیگیره جاتو کسى
تو برام مثل نفسى
تک و تنها میمونم تا تا به دادم برسى
تنهایى مثل گریه بارونه مثل حال دیوونه
کار هر شبم پرسه زدن تو خیابونه
دلتنگى یعنى تو تو همین شهرى
ولى با دل من قهرى
یعنى رد شدى از دل من تو با بى رحمى