متن ترانه کیوان شهسوار به نام دوشیزه
یه مرد هزار ساله عاشقمدارم تازه به زندگی میرسم
به یک مرد با تجربه تو خودم
به موهای جو گندمی میرسم
یه مرد هزار ساله عاشقم
که دوشیزگی تو بغل میکنم
سفر میکنم تا خود قونیه
جلوت ریخت و پاش غزل میکنم
جلوت ریخت پاش غزل میکنم
تویی و سماء و دف و مولوی
همینان دو سه تا حوسهای من
هزار ساله که این شراب تو خمه
بزن مست شو با نفسهای من
بزن مست شو با نفسهای من
میدونم چجوری نوازش کنم
چجوری بچسبم به آغوش تو
میدونم که وقتی گرفته دلت
چه چیزی باید گفت در گوش تو
یه مرد هزار ساله عاشقم
تو جوون منی و ازم جوون بخواه
اگه این گناهه که من عاشقم
کنارت چه حالی کنم با گناه
کنارت چه حالی کنم با گناه