متن ترانه مصطفی مهیار به نام نم نم بارون
اون شب زیر نم نم باروندست تو تو دست من بود
گریه میکردی تو پریشون
سرت تو آغوش من بود
ای که رفتی که رها شی
از من دیگه جدا شی
چه کنم با دل خسته
همه درها شده بسته
توی این دوره زمونه
چه کنم دلم شکسته
گریه دیگه فایده نداشت
رفت و منو تنها گذاشت
چه کنم با دل خسته
همه درها شده بسته
توی این دوره زمونه
چه کنم دلم شکسته