متن ترانه علیرضا هنرکار به نام گوله برف
طبق معمول که میزدم بیرون هر عصرمسیر خیابان تا خانه میشد برعکس
دم یه کافه با شیشه های دودی
میز های لهستانی صندلی چوبی
تو رو دیدم برق از سرم رد شد
نزدیک شدم اما حالتم عوض شد
صورتت گوله ی برف طور
چشا مشکی و کمرف طور
خنده هات قیمت مروارید
لبخندت صدف طور
تا حرف میزدی با من حواسم به چشات بود
یه آرامش خاصی توی لحن صدات بود
چه رویایی رو بافتم به موهای قشنگت
هزار تا قصه داشتن مژه های بلندت
صورتت گوله ی برف طور
چشا مشکی و کمرف طور
خنده هات قیمت مروارید
لبخندت صدف طور