متن ترانه علیرضا مهرکام به نام باران
ای عشق بردی جان ومن بی درمان و
تو آواره کردی احساسم
ای عشق بردی روح
من همچون کوه
تو زخمی کردی بال پروازم
باران باران
اشکت پنهان
تنها قلب خودت
به پای تو
شکست و گریه کرد
آرام آرام
چشمت گریان
تاوان عاشقی برای تو
شده عذاب و درد
دردت قلب خسته
بازم راه بسته
این تکرار بی پایان
انقدر گریه کردی
از درد از نامردی
ای زخم بی درمان