متن ترانه حسین استیری به نام رفت
نه دلم دریا می خواد نه ساحل و بارونوقتی که میبینمت دست توی دست با اون
من چه رویاهایی داشتم واسه فردامون
هی
من تو این دریا شناور تو ، تو آغوشش
صبح فردا که رسید شدی فراموشش
هر چه گفتم که نرو نرفت تو گوشش
نموند
گذاشت و رفت و گفت بمونه بام که چی بشه
نه سهم من بشه نه سهم اون یکی بشه
دلش رو زد محبت و علاقه زیاد
با اینکه رفته می دونم یه روز خودش میاد
به غیر من کسی رو داری درد دل کنی
هزار دفه بیای دوباره اون و ول کنی
دلت رو زد محبت و علاقه زیاد
نبخشمت چی کار کنم مگه دلم میاد
سایه بونت خواستی میشم چتر بارونت
حتی وقتی دست تو ، تو دستای اونه
قلب من تا زنده هستم پات می مونه
گذاشت و رفت و گفت بمونه بام که چی بشه
نه سهم من بشه نه سهم اون یکی بشه
دلش رو زد محبت و علاقه زیاد
با اینکه رفته می دونم یه روز خودش میاد
به غیر من کسی رو داری درد دل کنی
هزار دفه بیای دوباره اون و ول کنی
دلت رو زد محبت و علاقه زیاد
نبخشمت چی کار کنم مگه دلم میاد