متن ترانه آریو حسینی به نام چشماشو بست
نمیشه رفت نمیشه موند ، نمیشه این قلب و خندونداین حال عجیب و به کسی نمیشه فهموند
چشماشو بست رو به ترس ، ترس از دنیای بی عشق
تنهام گذاشت رفت ولی مدیونم بهش
روشن کرد شبهای تاریک و تنهای این دل ساده من و
دستامو گرفت بهم گفت عشقم از پیش من نرو
میدونم هیچ راهی ، واسم نمونده باقی
جز دل کندن از تو ، دیگه یه خواب و خیالی
دیگه حتی نباید اسمت تو فکرم مرور شه
چقدر درد کشیدم باید این دردا تموم شه