متن ترانه احسان رمضانپور به نام شعر نگفته
پُرم از شعر نگفتهقصه های نشنفته
مث ابری که توُ چشماس
ولی بارون نگرفته
مث خِش خِش قدمهات
روی برگ تُرد پاییز
مث لحظهای که رفتی
مث اون شبِ غم انگیز
اون طرف خندهی شیرین
این طرف تیشهی فرهاد
پُرم از قرارِ آخر
که بوی رفتنو میداد
یادگاریِ روُ دیوار
بغض کوچه رو نوشته
پرم از سردرد بعد از
مستیِ شب گذشته
کاش دوباره شعر چشمات
رو شب کوچه بپاشه
کاش که این قناریِ گنگ
دوباره پُر از صدا شه
کاش سحر دوباره از تو
جون بگیره گل کاشی
چه خوشه نفس کشیدن
تو هوایی که توباشی
تو که باشی هق هق شب
شعر عاشقانه میشه
مژه هات تو نور مهتاب
خط به خط ترانه میشه