متن ترانه مهدی غفوریان به نام ماشه
وای از این عشق پر ماجرامیکند عشوه با ما چرا
وای اگر راه بر او سد کنی
رو به دلت میکشد او ماشه را
مست بیا فاش بگو درد را
عشق کند چاره ی هر درد را
هست بباز ، هیچ مخواه چاره نیست
عشق کند خون به جگر مرد را
بر سر دل عاشقی آوار شد
از عجبُ واعجبا کار شد
از پسِ آوار شب و شوق و اشک
دل زغم آزاده و با یار شد