متن ترانه احمدرضا موسوی به نام بغض گلوم
از خودم شاکی اماز خودم دلخورم
اینروزا بدجوری
بُغضمو میخورم
.
من اسیرم هنوز
دل من هی بسوز
از خدامه بِرم
راها بسته س هنوز
.
منِ بیچاره رو
یه جوری راهی کن
پیش دوست و غریب
آبرو داری کن
قدم قدم
سمتِ حرم
میام که روزگار و از رو ببرم
.
بغض گلوم
چشم تَرم
گفتی که اشکای تو رو خوب میخرم
.
به خدا سختمه
این روزا زندگی
میشینم چشم براه
هرچی که تو بگی
.
دست من خالی و
دل من لبریزه
یه کاری کن داره
آبروم میریزه
قدم قدم
سمتِ حرم
میام که روزگار و از رو ببرم
.
بغض گلوم
چشم تَرم
گفتی که اشکای تو رو خوب میخرم