متن ترانه آرمان خسروی به نام نگران
دریا دریا من با غم ها ماندمدیدی آخر من هم تنها ماندم
اوبند دلم بود
عشق و نفسم بود
ماه دل من بود
تا وقت خزان شد
دریا نگران شد
اوساحل من بود
دریا دریا من با غم ها ماندم
دیدی اخر من هم تنها ماندم
چشمانش را یادم آمد
تا یادش افتادم باران آمد
حیف از قلبی که عاشق شد
دلدارم رفت غمش برجان آمد
دریا دریا من با غم ها ماندم
دیدی آخر من هم تنها ماندم
من همسفر غربتو تنهایی نبودم
عشق آمدو تنها شدم از عمق وجودم
ای وای که این عشق
کرد خانه خرابم
رویای دلم بوده و شد رنج و عذابم
ای کاش خیالش از دل برود باز
بلکه بتوانم شبی آسوده بخابم
او بند دلم بود
عشق و نفسم بود
ماه دل من بود
تا وقت خزان شد
دریا نگران شد
اوساحل من بود
دریا دریا من با غم ها ماندم
دیدی آخر من هم تنها ماندم