متن ترانه و آهنگ کاش اینجا بودی اشوان
ساعت سه و نیمِ شبه…
من بیدارم وقتی خوابن همه!
صدای تیک تیک ساعت ترسی که تو وجودمه…
یه حسی بازم منو سمتِ پنجره کشوند
یه خونه و خیابونی که تو خاطره موند
دارم از نفس میفتم! دلم هواتو کرده
دست تو، توو دست من نیست
دست من سردِ سرده…
کاش اینجا بودی یه ذره فرق داشت؛ یه ذره آدم امید داشت به فرداش
با این که تو با اونی، این دلم سر کرد باهات!
به خاطر منم شده یه لحظه برگرد… برگرد…
گله نمیکنم پایم نشد؛ خودم ساختم آیندشو
من یه دیوونم که بعد رفتن اون آدم نشد!
فقط یه کم نگرانم…
نگرانه اینکه خوبه حالش؟ زندگیش الان رویایی هست؟
یا شب گریه و صبح خیسه بالش…
بعد باز نگرانم… نگران واسه خوشحالیاش
منم یه جور سر میکنم فقط اگه بدونم خوشحالی باهاش…
کی فکر میکرد منِ مغرور اینجوری داغون شم تو چند هفته؟!
میدونم دیگه امیدی نی؛ وقتی حتی اسمم رو یادت رفته…
دیگه باید باور کنم به خاطراتمون دل خوش کنم…
ببخشید که با رفتنت نابودم کردی و من دلخور شدم!
ببخشید که خواستم؛ تو دنیا فقط مال من باشی و…
زندگیمو رویایی ساختم درست عین نقاشیا!
کاش اینجا بودی یه ذره فرق داشت؛ یه ذره آدم امید داشت به فرداش
با این که تو با اونی، این دلم سر کرد باهات!
به خاطر منم شده یه لحظه برگرد…
نمیدونم چرا اصلا حالم خوب نی! انگار نمیتونم فراموشت کنم…
کاشکی الان پیش هم بودیم
میدونم نمیشه برگردیم… من و تو خیلی سعی کردیم
میدونم اگه الان ببینی منو بهم میگی واسم عین سردردی!
اینقد دوست داشتیم همو که حدو رد کردیم…!
ولی ما اشتباه کردیم! آره اشتباه کردیم…
کاش اینجا بودی… یه ذره آدم امید داشت به فرداش…
