متن ترانه آرمان سو به نام شیشه و سنگ
منم اون شیشه ای که شده عاشق یه سنگسفیر صلحیم که شده وارد یه جنگ.
دلم میشه برات تنگ
کی بودی کی شدی تو که نمیبنی منو
چی دیدی توی چشام که عوض شدی یهو
کاش بشه بگی نرو
چه یه وجب چه یه دریا آبی که از سرم رد شد
همه چی تیره و بد شد
به جنگلایی که سوختن وعده ی بارون نمیدن
حرف زندگی نمیگن
این که توام منو میخای بایه قلم بی جوهر
روی کاغذی که پارس
اول همه چی خوبه چه پیچیده میشن آخر
چیزایی که خیلی سادس