متن ترانه امید شیرین به نام ابن سینا
منه طب نخونده با تو ابن سینا شدمکور عالم بودم و یه بارکی بینا شدم
تو واسم دلبر عاشق کُش قاجاری بودی
جلو چشمام تو خیال و خواب و بیداری بودی
نه منجمم که چشماتو ستاره بچینم
نمیخوام دور و برت کلی خرافه بچینم
تو لغتنامه ی دهخدا به اسمت رسیدم
جلو چشمام یهو یه برق عجیبی رو دیدم
آسمون ابری شد و بارون زد و رعدی شد و
یار اومد دل بسپره درمون بشه دردی شد و
آسمون ابری شد و بارون زد و رعدی شد و
یار ما اخمی به ما کرد کنج دل زخمی شد و
عشق تو تو قلبم یه گوشه ی دنجی داره
روزای طلایی شبای نارنجی داره
هوش از این دیوونه میبری نمیگی هیچی
بگو دل جز دل من نمیبندی تو به هیشکی