متن ترانه رامین صاحبی به نام شال
بارون به من یه حس تازه می دهبارون به من داره اجازه می ده
که حس کنم دست تو رو گرفتمو
وقت قدم زدن با تو رسیده
نگاه تو دریای آتیشه
شب با نگاهت زیر و رو می شه
یه چند قدم که دور می شی باز
دلشوره های من شروع می شه
شال تو می بوسم اما بوسه های آخرم نیست
جز هوای با تو بودن هیچ هوایی توو سرم نیست
باورش سخته ولی من جز خودت چیزی نمیخوام
باورش سخته ولی من پابه پات پیاده میام
چی می تونه فکر تو رو بگیره
از من که جونم واسه ی تو می ره
عطر تو رو شونه ی باد سواره
باد عطرتو برای من میاره
فکرت گرفته خوابو از چشمام
هر جا بری دنبال تو میام
می سازی از ویرونی آبادی
احساس عشقو تو به من دادی
شال تو می بوسم اما بوسه های آخرم نیست
جز هوای با تو بودن هیچ هوایی توو سرم نیست
باورش سخته ولی من جز خودت چیزی نمیخوام
باورش سخته ولی من پابه پات پیاده میام