متن ترانه ئاسواه به نام ماه پیشونی
همینکه نم بارون میزنهتو خیالت خاطره پر میزنه
یه صدایی آشنا از رادیو
میاد و میبره باز قلب تورو
گونتو باروون اشکات میگیره
قصمون زنده میشه باز میمیره
روز آخر تو خیالت می پیچه
حالتو بدتر و بدتر هی میشه
دیدی گفتم یروزی خسته میشی
یروزی از تلخیات دس میکشی
یروزی واسه یلحظه دیدنم
میایو ازم میخوای دل نشکنم
حالا انگاری که تو پشیمونی
انگاری خسته شدی ماه پیشونی
انگاری روزای بی من واس تو
انقدم راحت نبوده میدونی
انگاری رفتیو دیدی هیچ کسی
واسه تو دفتر شعرش گل نکرد
خزون سرد تو اومد به دلم
گل گلدون دلم گریه کرد