متن ترانه محمدحسین نظری به نام شرش کم
رفت همون بهتر که رفتاز اولش اونی که باید نبود
تک تک دوس داشتنام
حس قلبی بود عادت نبود
هرچی گفتم نشنید
به گریه هامم خندید
من تسلیم عشقش بودم
ولی باهام میجنگید
شرش کم اگه منو نخواست
راه بازه و جاده دراز
شرش کم بزارید بره
دل کندم از اون خنده هاش
شرش کم ولی بهش بگید
هیشکی نیومده به جاش
چه راحت شد دیگه راهمون جدا
مبدا ها یکی بود و مقصدا جدا
هرچی بود سپردم به خدا
من که پای تو وایسادم
بهم میگفتن سادم
الان که نیستی شادم
شرش کم اگه منو نخواست
راه بازه و جاده دراز
شرش کم بزارید بره
دل کندم از اون خنده هاش
شرش کم ولی بهش بگید
هیشکی نیومده به جاش