متن ترانه مبین شادلو به نام جانا
دل بیقرارم جاناچشم انتظارم جانا
صبرم سر آمد
من در پیت آشفته
حرف دلت ناگفته
صبرم سر آمد
دل دل نکن ای یار
این ماجرا تا کی
عشق مرادریاب
چون و چرا تاکی
یک دم نشد از یادتو غافل شود دل
اخر طلسمم میشود دست تو باطل
زیبای پنهان ای یار دست از جدایی بردار
ماهی که پشت ابر نمی ماند تویی تو
رازی که این دل از تو می داند تویی تویی
دل بیقرارم جانا
چشم انتظارم جانا
صبرم سر آمد
من در پیت آشفته
حرف دلت ناگفته
صبرم سر آمد
شادم که هستی تو
در دل نشستی تو
بت های این دل را
در هم شکستی تو
یک دم نشد از یادتو غافل شود دل
اخر طلسمم میشود دست تو باطل