متن ترانه امید جلیلی به نام همدمی نیست که نیست
از پس پنجره ی تنهاییدر پی خاطره ها
با نگاهی که غباره شیشه
تار کرده دیده این منتظر چشم به راه
سال ها میگذرد از رفتنه من ز من
و هنوز منتظرم و هنوز منتظرم
منو شبو سکوتو غم
تو و هزارتا دغدغه
سکوت شب شکسته شد
از گردش دو عقربه
پنجره ساکت و من هم آرام
با صدای سخن ساعت دیواریه شب
درو دیوار به سخن می آید
همدمی نیست که دستم گیرد
همدمی نیست که نیست
همدمی نیست که دستم گیرد
همدمی نیست که نیست