متن ترانه احمد کریمی به نام خوش الحان
باده که نی نی،مگر آن شراب روحانیکه از طریقت دل، به سر رود آنی
مگر از بر، تو درآیی قد و قامت بنمایی
چمن و سرو بگویند که ز نیرنگ رهایی
خوش الحانی، در جانی... چه دانی چه ندانی
همچو بلبل، تو غزلخوان.... غم دل را برهانی
ارمغانی، درمانی... چه خوانی چه نخوانی
باغی پر گل، زِ گلستان... بذر شادی بِنِشانی
رهِ آواز چو تو پویی دل اگر قافیه گویی
عاشقان را قدحی دِه که متین، دلربایی
جمله مهری و صفایی یار و مصون ز جفایی
سانِ خورشید درخشان پر زِ نور و غم گشایی