متن ترانه امید یزدی به نام گمکرده
ی عاشقان ای عاشقان پیمانه را گم کردهامدرکنج ویران ماندهام، خمخانه را گم کردهام
هم در پی بالائیان، هم من اسیر خاکیان
هم در پی همخانهام ،هم خانه را گم کردهام
آهم چو برافلاک شد اشکم روان بر خاک شد
آخر از اینجا نیستم، کاشانه را گم کردهام
درقالب این خاکیان عمری است سرگردان شدم
چون جان اسیرحبس شد، جانانه را گم کردهام
از حبـس دنیا خستهام چون مرغکی پر بستهام
جانم از این تن سیر شد، سامانه را گم کردهام