متن ترانه مهیار آل به نام پیر مرد
ورس 1بدم میاد از زندگی چرتم ...
لحظه های پرتم حرفای تو ذهنم
دردیکه کلام عاجزه از بیان
نش ببین اصن که نمیرسه توان
بگو به همه که پیر شد این پسر
نه سالی رپ کرد چه گلی زد به سر؟
توانشو گذاشت که از غصه ها بگه
که تهش تو گوشت پر قرصه قمر بشه
بگو مهیارآل پرته پرته
تو رو به انحطاطی این درده درده
شنونده از حقیقت ما فراریه
دنبال قر کمرو ماشین فراریه
به اون چه که زحمت ما یه عمریه هدر رفت
ماواسش سگ دو زدیم ولی بازم عقب رفت
از قلم خون میچکه روی ورق
احساسم تلخه بمبه تو سرم
باازببین تاول زد انگشت
بااا فشار قلم تویه مشت
توفیر دارم با رپرای دوزاری
که قهر کنه ننش تا رپو کنن گوه کاری
علفای هرز همش میکشن به گند
کل میدون وپر کردن و میگیرن به پشم
نون خالی از گشنگی تو گلومون کردیم
زمانی که میلیاردی خرج ویدیوها کردین
ورس2
من هیچوقت نخواستم یه مدعی باشم
اما اینم نگفتم که شاخ بشین واسم
شاید چشمامو چند شبی ترش کردین
ولی قلبمو به سنگ شبی ترش کردین
من ته صف وای میستم پسرم
نمیخوام با رسوایی به اون جلو برسم
نمیخوام یخه بکنم نمیخوام شررر بگم
نمیخوام واسه معروفیت به همه فحش بدم
من یه آشغالم حاجی اره بوی بد میدم یاغی ام
از بوی گند حقیقت که گوشتو میزنه راضی ام
من که تو جام محکم موندم این بی درکیام عادی ان
از اون لولای صفری که دارن تومخم میرن عاصی ام
خیلی زد ضربه دشمن من بشم قر
بشه تنت آتیش حتی کل تنت تیزی پر
بااون تکسای خزعبلت که سوار بیت کردی
رحماندوسته الگوت؟چی باخودت فکر کردی؟
