متن ترانه امیر پرهام به نام فضولی
مرانشکن درختم ریشه دارم برو رد شو سرم گرمه به کارمازم سردر نمی یاری فلونی چرا می خوای همه چی رو بدونی
ازم سردر نمی یاری فلونی چرا می خوای همه چی رو بدونی
من آزادم رویایی که ساختم یه مردم که غرورم و نباختم
تلاش کردم به اینجاها رسیدم هنوز از سفره ای نون نبردیم
ازم سردر نمی یاری فلونی چرا می خوای همه چی رو بدونی
ازم سردر نمی یاری فلونی چرا می خوای همه چی رو بدونی
به من چه تو چیا داری رفیقم به تو چه من زلالم یا رقیقم
میخوای آسوده باشی با خیالت تو لطفی کن بگیر از من نگاهت
میخوای آسوده باشی با خیالت تو لطفی کن بگیر از من نگاهت
فضول دخل و خرج دیگرانی فضولی رو تموم کردی فلونی
نگاهت را بدزد و کم شکر خور گناهش را تو هرگز نمیدونی
ازم سردر نمی یاری فلونی چرا می خوای همه چی رو بدونی
ازم سردر نمی یاری فلونی چرا می خوای همه چی رو بدونی