متن ترانه محمد رنجبر به نام چشم مستت
چشم مستت چه کند با من بیمار امشباین دل تنگ من و این تن بیمار امشب
آخر ای اشک دله سوخته ام را مددی
که به جز ناله مرا نیست پرستار امشب
بیش از این مرغ سحر خون به دل ریش مکن
که به کنج قفسم چون تو گرفتار امشب
سیل اشکم همه دفترچه ی ایام بشست
نرود نقش تو از پرده ی پندار امشب
بودم امید چو آیی به سرم سایه مهر
آفتابی شود از سایه پدیدار امشب
بسته شد هر در امید به هرجا که زدیم
چاره جویی کنم از خانه خمار امشب