متن ترانه آرش خاتمی به نام برو از دستم
حرفای، ناگفته ی تلخم، بمونه، توی دلمنمی خوام از، تنهاییام، دیگه بهت، چیزی بگم
از حال من ، مگه از عشقو غمش ، چی میدونی
واسه تو از حالِ بدِ، غروبِ چه پاییزی بگم؟
خودت بگو چطور، دوباره این، دلو راضی کنم
محاله بتونم، بازم با، غرورم، بازی کنم
چقد میشه نرفت، چقد میشه نشست، پای کسی
تمومِ دنیاتو، میدی، تا بشی دنیای کسی
قلبم خسته س،برو از دستم
روی این رویا،چشامو بستم
برمیگردم ،به همون تنهایی
برمیگردم،من از این زیبایی
باورِ، اینکه نباشی، هنوزم سخته برام
دستمو ول کردی و من، نمی دونم، دیگه کجام
رفتی که من، اعتمادمو به عشق، از دس بدم
باور نمی کردم خودم، یه روز، این عشقو پس بدم
خودت بگو چطور، دوباره این، دلو راضی کنم
محاله بتونم، بازم با، غرورم، بازی کنم
چقد میشه نرفت، چقد میشه نشست، پای کسی
تمومِ دنیاتو، میدی، تا بشی دنیای کسی
قلبم خسته س،برو از دستم
روی این رویا،چشامو بستم
برمیگردم ،به همون تنهایی
برمیگردم،من از این زیبایی