متن ترانه آرش دولت آبادی به نام تاب گیسوی تو
به دل خسته نظر کن ، تو مرا جان و جهانیهمه باید بروند از دل و تنها تو بمانی
تاب گیسوی تو مارا به این تاب و تب انداخت
عشق دیوانه ی دیوانه ی تو کار مرا ساخت
دلبر شیرنم،نباتم
عاشق خنده هاتم
نگیر از من نگاتو
مست دو تا چشاتم
مهر تو خورده روی
تک تک خاطراتم
تا پای جونم باهاتم ، باهاتم
در خم کوزه ی میکده نیست
این همه مستیه ناب
چشم تو باعث حال من است
مستی خوب شراب
هر نفسم به تو بسته شده
بی تو جهان قفس است
این همه غصه و غم به کنار
دلخوشیه تو بس است
دلبر شیرنم،نباتم
عاشق خنده هاتم
نگیر از من نگاتو
مست دو تا چشاتم
مهر تو خورده روی
تک تک خاطراتم
تا پای جونم باهاتم ، باهاتم