متن ترانه رامین بیباک به نام فرصت
نیستی شبو روزم خاطره بازی شدقلبت به این دوری چجوری راضی شد
دلتنگم و شبگرد تو هر خیابونی
دلتنگ تر میشم روزای بارونی
اشکام که تو بارون گم میشه رو گونم یعنی به من برگرد یعنی نمیتونم
گرماتو کم داره آغوش سرد من پس کی تموم میشه دنیای درد من
بیا برگرد و به آغوشم عادت کن بیا منو راحت کن از این همه درد
خودتو برسون تا وقتی که فرصت هست تا من نرفتم از دست بیا و برگرد
دوست داشتنت مثل خون تو رگهامه خودت بگو جز تو کنار کی جامه
یه اعتیادی که نمیشه ترکت کرد آرامش محضم به زندگیم برگرد
بیا برگرد و به آغوشم عادت کن بیا منو راحت کن از این همه درد
خودتو برسون تا وقتی که فرصت هست تا من نرفتم از دست بیا و برگرد